ادیان اولیه کاملاً متفاوت از ادیان دروغین امروزی بودند. ادیان اولیه خودکفایی و قدرت ذهن و روح را آموزش میدادند.
ثوث نوشت: «سرانجام یک روح در زندگی پس از مرگ بر اساس دانش است.» «دانش زندگیهای گذشته را میتوان با تمرینات تنفسی به دست آورد، که خاطره روح را فرا میخواند.»
تمرینات تنفسی هاله را تقویت کرده و مار کندالینی شیطان را تحریک میکنند. کندالینی دیوارهای ذهن را فرو میریزد. همه ادیان اولیه تأکید زیادی بر مار داشتند. مار نماد نیرویی است که به آن «کندالینی» میگویند و در پایه ستون فقرات پیچیده شده است. مار همچنین نماد شفا و زندگی است. ثوث گفت، در زندگی پس از مرگ، سؤالی که در پیش رو بود این بود که «فرد متوفی در طول زندگی خود تا چه حد حقیقت را در برابر نیروهای شیطانی تثبیت کرده بود.»
همه ما میدانیم که مسیحیت و همدستانش چگونه دروغ را ترویج میدهند و تلاش میکنند مردم را جاهل و محروم از معنویت واقعی نگه دارند. قربانیان این ادیان از دنیای روح و هر هدیهای که ممکن است داشته باشند، جدا شدهاند. چند نفر میتوانند روح خود را از بدنشان به طور اثیری پرتاب کنند تا واقعاً عالم اثیری را تجربه کنند؟ عالم اثیری جایی است که آنها پس از مرگ حتماً به آنجا خواهند رفت. بسیاری از شیطانپرستان این توانایی را دارند و با عالم اثیری آگاه و آشنا هستند. این هدیهای از شیطان است و کمکی قطعی در زمانی که فرد بدن خود را برای همیشه ترک میکند. شیطان آورنده دانش است.
حقیقت، نگریستن به زندگی از چشم خودتان است. ما خودمان حقیقت را یاد میگیریم، در حالی که بیگانگان جاهل باقی میمانند و از هرگونه راهنمایی معنوی محروماند.
پرسش دیگری از ثوث این بود: «آیا متوفی آنقدر زندگی را در آغوش گرفته بود که بتواند دوباره در مرگ زندگی کند؟» زندگی برای زندگی کردن، یادگیری و تجربه کردن به بهترین نحو است. یهودیت/مسیحیت و همدستانش، باز هم، برای جلوگیری از این کار تلاش میکنند. هر چه بیشتر زندگی کنید، یاد بگیرید و تجربه کنید، شایستهتر میشوید؛ شیطان از ما میخواهد که خودکفا شویم.
«آیا متوفی شخصیتی به اندازه کافی قوی برای ادامه شخصیت خود داشت؟»
قدرت بسیار مهم است. شخصیت ما زمانی مورد آزمایش قرار میگیرد که روح خود را به پدر شیطان میدهیم. اینجا ما یکی از شجاعانهترین گامهای زندگی خود را برمیداریم. بیشتر ما با دروغهایی که در طول زندگی به زور به ما تلقین شده است، با سرپیچی جسورانه مقابله میکنیم. اینجا ما شخصیت واقعی خود را نشان میدهیم، که توسط ترسها، تهدیدها و چیزهایی که واقعاً درک نمیکنیم، دستکاری نمیشویم. این یک گام معنوی بزرگ در رهایی خود و روح است.
«آیا قلب متوفی واقعاً از نظر معنوی گشاده بود؟» باز هم، به عنوان شیطانپرست، همه ما ثابت کردهایم که از نظر معنوی گشادهایم. ما خود را قطع نکردهایم، مانند کسانی از ادیان دیگر که از پرسش یا کاوش هر چیزی خارج از آنچه به آنها آموزش داده شده است، خودداری میکنند.
ثوث گفت: «دانش قدرت عمل به حقیقت و ایجاد زندگی را میدهد، در حالی که جهل دید را کور میکند و باعث مرگ میشود.»
«مرگ، تنها نتیجه جهل است.» «انسان برای سفر در این زندگی و فراتر از آن به نقشه نیاز دارد.»
«چگونه میتوانید پس از مرگ بدون دانستن راه سفر کنید؟»
«شرارت روح، جهل است و فضیلت روح، دانش.»
«زندگی خود را زندگی کنید و هرگز نخواهید مرد.»
پدر شیطان و شیاطین او این دانش را به اشتراک میگذارند. به نحوه رشد معنوی خود از زمان آمدن به شیطان، نگاه کنید.
تسلط بر تمام زمینههای جادو ضروری است. با جادوی سیاه، یاد میگیریم که چگونه از خود دفاع کنیم و عدالت را از نظر روانی اجرا کنیم. این دشوارترین بخش برای تسلط و پربارترین است، زیرا ما آزاد و بیباک میشویم. ما به تواناییهای خود اعتماد به نفس پیدا میکنیم، زیرا میتوانیم دشمنان قدرتمندی باشیم. دیگر مجبور نیستیم سوءاستفاده یا بیعدالتیهای دیگر را تحمل کنیم.
شیاطین همه خدایان اصلی هستند، بیشتر آنها با انسانها بسیار دوستانه بودند و زمان زیادی را با آنها سپری میکردند. آنها که به طور قابل توجهی از نظر تعداد کمتر بودند، توسط خدایان دیگر به دلیل به اشتراک گذاشتن دانش با انسانها، مورد نفرت، تبعید و نفرین قرار گرفتند.
بسیاری از لوحها و کتابخانههای باستانی سوزانده شدند، و تمام اطلاعات را از بین بردند تا هرگونه تماس انسانی با خدایان باستانی که خرد و یادگیری را ترویج میکردند، قطع شود.
بیشتر خدایان باستانی به هیولا، شیاطین و هر تصویر شرورانه قابل تصوری تبدیل شدند تا هرگونه رابطه با انسانها را از بین ببرند.
همانطور که بسیاری از شما در حال کشف هستید، راهنمایان شیطانی شما بسیار دوستانه و مایل به برقراری ارتباط با شما هستند. آنها میخواهند به شما کمک کنند تا یاد بگیرید و از نظر معنوی رشد کنید و شیطانپرستان قوی و شایستهای شوید.
ثوث همچنین نوشت: «انسانها باید برای یافتن راه خود در تاریکی روشنبین شوند. روشنبین شدن به معنای تبدیل شدن به مسافرانی باهوش است که دانش راه، درک زبان محلی و دوستی با سایر مسافران را به دست میآورند. همه ما مسافران در ابدیت هستیم.»
پدر شیطان و شیاطین او حاضرند به ما کمک کنند. ما باید بسیار سپاسگزار باشیم.
این بخش از دایرةالمعارف کاتولیک بسیار روشنگر است:
به همین ترتیب یونانیان و رومیان ممکن است خدایان خود را پرستیده باشند، با محبت معتقد بودند که آنها خوب هستند. اما کتب مسیحی اعلام میکنند که همه خدایان جنتیلها شیاطین هستند.
دایرةالمعارف کاتولیک: پرستش شیطان
https://www.newadvent.org/cathen/04767a.htm
منابع:
کتاب مصور مردگان مصری: ترجمه جدید با تفسیر
توسط رامسس سلیم، ۲۰۰۱.
پاپیروس آنی
پاپیروس هانیفر
پاپیروس انهای
References:
The Illustrated Egyptian Book of the Dead: a New Translation with Commentary
by Ramses Seleem, 2001.
Papyrus of Ani
Papyrus of Hunefer
Papyrus of Enhai
© Copyright 2002, 2005, Joy of Satan Ministries;
Library of
Congress Number: 12-16457
<