دیشب، مشغول کار روی برخی از سیجیلهای شیطانی بودم و برای یک پروژه، کپیهای بزرگتر آنها را با دست تهیه میکردم. بعد از مدتی کار کردن روی اینها [که آسان نبود]، شروع به حس کردن انرژی مثبت زیادی کردم و متوجه شدم که سیجیلها به من احساس سرخوشی میدهند. ساعت ۲ صبح بود و من خسته بودم. این مرا شگفتزده کرد.
سپس شروع کردم به فکر کردن درباره تمام دروغهایی که به زور به مردم تحمیل شده است و اینکه شیطانپرستی چقدر سرکوب شده است. [یهودیان برتریطلب هستند و احساس میکنند حق دارند "خدا" باشند و به غیریهودیان بگویند چه فکر کنند، چگونه زندگی کنند، و چه چیزی را میتوانند و چه چیزی را نمیتوانند باور کنند تا غیریهودیان به بردگان تحت سلطه تبدیل شوند.]
در شیطانپرستی زیبایی و سعادت معنوی بسیار زیادی وجود دارد. هرچه به پدر شیطان نزدیکتر میشویم، میفهمیم که او چقدر مثبت و شگفتانگیز است. بارها او مرا سرشار از شادی بیاندازه کرده است.
هیچ اشکالی ندارد اگر پدر شیطان را مرکز زندگی خود قرار دهیم، اگر انتخابمان این باشد. نزدیک شدن به او، برای من، تجربهای فراتر از کلمات بوده است. هر روز او روح مرا با قدرت و شادی پر میکند.
من به شیطانپرست بودن خود افتخار میکنم. در "دینداری" شیطانپرستی است که ما آزادی و رهایی درونی را مییابیم. هرچه به شیطان نزدیکتر میشویم، میفهمیم که از چیزی نمیترسیم. مردم به دلیل عدم دانش و به دلیل تلقین و برنامهریزی با دروغهای یهودی میترسند. شیطان به ما دانش میدهد.
© Copyright 2002, 2005, 2015, Joy of Satan Ministries;
Library of Congress Number: 12-16457