گزارشهایی مبنی بر مادران هیستریزدهای وجود داشته که غر میزدند چگونه نوجوانشان در "بازیهای نقشآفرینی" درگیر شده که منجر به "فعالیتهای غیبی" شده و اینها نیز به "شیطانپرستی" انجامیده و در نهایت به خودکشی ختم شدهاند. در مورد آن کتابهای نقشآفرینی، محتویات برخی از آنها فراتر از باور، بیمارگونه است و هیچ ارتباطی با شیطانپرستی ندارد، مگر از دیدگاهی منحرف، کجفهم و بیمار یهودی و مسیحی. این کودکان مشکلدار، که برای تفکر انتقادی بسیار جوان هستند و با بیماری مسیحیت در خانههای به شدت ناکارآمد شستشوی مغزی شدهاند، هیچ راه حل جایگزین مثبتی ندارند و این دروغها را باور میکنند، این چیزها را به معنای واقعی کلمه میگیرند و باور میکنند که "شیطانپرستی" است.
"جهنمگرایی: مسیر دست چپ فریادها" از وایت ولف، یکی از بدترین حملات دروغین به شیطانپرستی بود که تا به حال دیدهام. این یکی از بسیاری از حملات مستقیم، توهینآمیز و سهلانگارانه علیه مذهب ماست که نویسنده/نویسندگان آن باید در دادگاه پاسخگوی نوشتن این مزخرفات باشند. متأسفانه، همیشه شیطان مقصر شناخته میشود. این کرمهایی که از این دروغهای افتراآمیز پول در میآورند، باید پاسخگوی اعمال خود باشند. یهودیان ۹۶ درصد رسانهها را کنترل میکنند و متأسفانه، بدون اطلاع بسیاری، این گونه حملات را علیه شیطانپرستی ترویج میکنند، زیرا "شیطان" در عبری به معنای "دشمن" است. علاوه بر این، بیشتر مردم از این واقعیت بیخبرند که یهودیان کسانی هستند که مسیحیت را ترویج و تبلیغ میکنند، به ویژه در رسانهها، در حالی که همواره یک جبهه دروغین دیگر را نیز نشان میدهند که توسط مسیحیت مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند و بنابراین با آن مخالفند. هیچ چیز نمیتواند دورتر از حقیقت باشد. از آنجا که یهودیان ۹۶ درصد رسانهها را کنترل میکنند، آزادند که هر چیزی را که با برنامه آنها برای به بردگی کشیدن جهان مطابقت ندارد، سانسور و مورد حمله قرار دهند و آن را "شر" بنامند.
این موضوع نکته دیگری را نیز به ذهن میآورد. هالووین زمانی سرگرمکننده است که کودکان و بزرگسالان به طور یکسان، جشن میگیرند، لباسهای مبدل میپوشند و بسیار خوش میگذرانند. این چیز خوبی است و باید هر سال برگزار شود، زیرا یک چیز مثبت است. آنچه مثبت نیست، نحوه پنهان شدن مردم در پشت ماسکهای به شدت زشت با شاخ و غیره است که مسخره کردن پدر شیطان است. بینهایت شخصیت وجود دارد که میتوان از بین آنها انتخاب کرد، بدون اینکه مجبور به مسخره کردن خدایی باشیم که او را ستایش میکنیم و مقدس میدانیم.
بیایید اینجا ورق را برگردانیم. میدانید اگر ناصری اینقدر یک شوخی مسخره نبود، با تمام خون و خونریزی، او واقعاً ترسناک است.
برای شروع، یک صلیب چوبی سبک که از داخل توخالی است، میتواند با یک در کشویی کوچک مجهز شود که در آن آب نبات و سایر شیرینیجات قرار گیرد. علاوه بر عملکرد به عنوان ظرف آب نبات، صلیب میتواند برای دفاع در برابر اراذل و اوباشی استفاده شود که از روی تنبلی ترجیح میدهند آب نباتهای به سختی به دست آمده بچههای محترم هالووینکننده را سرقت کنند تا اینکه مانند بقیه خانه به خانه بروند. یک تاج خار نئونی میتواند به یک باتری ۹ ولت متصل شود که چشمک میزند، و به دنبال آن چراغهایی با رنگهای مختلف دور سر میچرخند. یک باتری دیگر میتواند یک بلندگوی کوچک اما پرصدا را تغذیه کند که موسیقی ارگ کلیسا را پخش میکند، و هر از چند گاهی با "آیا خبر خوب را شنیدهاید؟" "درد او، سود شما" "آیا نجات یافتهاید؟" "عیسی شما را دوست دارد" "این پسر من است که از او بسیار خشنودم" و سایر مزخرفات مرتبط قطع میشود. به این ترتیب، میتوان صدای ناصری را از چند بلوک دورتر شنید و سبد آب نبات را دم در آماده کرد. یک پلاکارد میتواند به پشت شخص هالووینکننده وصل شود که تبلیغ کند: "کالواری یا شکست!" لولههای خون مصنوعی میتوانند به کف دستها وصل شوند تا افرادی را که از قرار دادن شیرینی در در صلیب خودداری میکنند، خیس کنند. خون مصنوعی نیز باید برای شبیهسازی زخمهای مسیح و سایر خونریزیها اعمال شود. اگر کسی واقعاً بخواهد آن را پیچیده کند، یک شلاق نیز میتواند اضافه شود.
در مورد تمام طول سال، کودکان نیز نباید از این تفریح محروم شوند. اینجا جایی است که یک اکشن فیگور عیسی به کار میآید، که با صلیب اسباببازی، چکش و میخهای خود، سوراخهایی در دستها و پاها که میخهای اسباببازی میتوانند در آنها قرار گیرند، وسیلهای خوبی برای توسعه هماهنگی دست و چشم، و رهایی از ناامیدی پس از شنیدن "نه" یا تنبیه فراهم میکند. اکشن فیگور باید به اندازه کافی انعطافپذیر باشد که از صلیب به "ستون" برود که در آن یک شلاق اسباببازی میتواند ناصری را به خاطر گناهانش علیه بشریت "شلاق بزند". [ستون و شلاق همراه با ناصری هستند]. "INRI" در بالای صلیب میتواند باز و بسته شود و انواع مختلفی را فراهم کند: "درد او سود شما"، "پپسیکولا"، "بچهباز روی چوب". انواع چهرههای خندهدار/لوازم جانبی نیز میتوانند گنجانده شوند. سرهای مختلف را میتوان باز و بسته کرد. برخی از شما که به اندازه کافی بزرگ هستید، ممکن است رقیب "کول-اید" را به خاطر داشته باشید که بستههایی از چهرههای خندهدار داشت - "گوفی گریپ" "بری-بری". این شخصیتها کاملاً مناسب خواهند بود. کافی است؟
در پایان، بیشتر کتابهای نقشآفرینی بر اساس علوم غریبه و قدرتهای ذهن هستند. فرشتگان برای جلوگیری از دسترسی یا آگاهی بشریت از قدرتهای ذهن، معمولاً از طریق تجربیات زشت که ترس یا حتی بدتر ایجاد میکنند، تلاش میکنند. فرشتگان در افرادی که مستعد هستند، خودکشی را تحریک میکنند، نه شیطان یا دیوهای او. آن دسته از ما که به شیطان متعهد شدهایم، تحت حمایت او هستیم. کسانی که بدون او هستند، تنها هستند.
با تمرکز مسیحیان بر مرگ [تثبیت بر "آرماگدون" همراه با کتاب مقدس پر از قتل عام، شکنجه و سایر آموزههای ضد زندگی و انسانستیزانه]؛ زندگی برای مرگشان [تمام زندگیشان را برای انتظار برده شدن به "بهشت" زندگی میکنند] و پرستش مرگ [ناصری مرده بر صلیب]، یک ارتباط قدرتمند زیرکانه برقرار میشود. مسیحیت بر پایه قتل، شکنجه و دروغ ساخته شده است. یهودیان، که بسیار باهوش هستند، تاریخی از مقصر دانستن دشمنان خود برای هر چیزی که هستند و انجام میدهند، دارند. این امر سردرگمی زیادی را در فرد عادی ایجاد میکند که به شدت برنامهریزی شده و عادت داده شده است که هر آنچه به او گفته میشود را بپذیرد و باور کند، به خصوص اگر بسیاری دیگر نیز باور داشته باشند.
تفتیش عقاید: تاریخچهای از شکنجه مسیحیان، قتل عام و نابودی زندگی انسان
© Copyright 2002, 2005, 2015, Joy of Satan Ministries;
Library of Congress Number: 12-16457