متأسف برای چی؟

کشیش کاتولیک یک پسر ۱۲ ساله را درست پس از خودکشی پدرش برای بستنی بیرون برد. کشیش از این فرصت برای تجاوز به او استفاده کرد. تمام آنچه از مسیحیان می‌شنویم، بهانه‌جویی، بهانه‌جویی و باز هم بهانه‌جویی است... کتاب مقدس خودشان می‌خواند: "آنها را از میوه‌هایشان خواهید شناخت." هیچ چیز خوبی از مسیحیت یا کلیسای مسیحی بیرون نیامده است. چیزهایی که خوب به نظر می‌رسند، همیشه به نوعی آلوده هستند. هر چیزی که به مسیحیت مربوط می‌شود منفی است و مسیحیان نمی‌توانند آن را پنهان کنند. در مورد به اصطلاح "خیریه" مسیحی، صلیب سرخ، سازمان ملل متحد و بخش‌های رفاه اجتماعی، تنها چند نمونه، بسیار بیشتر از اینها انجام داده‌اند، بدون تبشیر وسواس‌گونه و طلب روح فرد در ازای نیازهای اولیه بقا.

داستان‌های وحشتناکی می‌شنویم که چگونه مردم به ناصری روی می‌آورند. تقریباً همیشه ترس، نزدیکی به مرگ، ناامیدی یا عوامل منفی دیگر درگیر هستند که آنها را به این کار ترغیب می‌کنند.

پیامبران و فرشتگان مسیحی همیشه نشانه‌های بد و پیام‌های بدبختی می‌آورند. فرشتگان به شکار کودکان بدنام هستند، سپس کودکان می‌میرند. حادثه فاطمه نیز به همان اندازه بد است، با پیش‌بینی نابودی بشریت و مرگ زودهنگام یکی از سه کودک توسط آن هرزه باکره بیگانه. *

شیطان زمانی وارد زندگی من شد که همه چیز خوب پیش می‌رفت [و هنوز هم همینطور است] و من خوشحال بودم. او همیشه حضوری بسیار امیدبخش و مثبت در زندگی من داشته است. تا به امروز، حتی یک چیز منفی برای گفتن درباره او ندارم. تمام کارهای او مثبت، یاری‌دهنده و محبت‌آمیز است. ** همین را می‌توانم در مورد شیاطینی بگویم که با آنها رابطه برقرار کرده‌ام.

مدتی پیش در خیابان راه می‌رفتم و به دین بی‌ارزش مسیحی فکر می‌کردم. هر کس پدر شیطان را می‌شناسد، می‌داند که او حس شوخ‌طبعی دارد. پدر شیطان در ذهنم با کنایه به من گفت: "همه همیشه باید متاسف باشند." این مرا به خنده انداخت. ناصری قربانی حرفه‌ای همیشه انتظار دارد همه خیلی متاسف باشند. در حقیقت، این ناصری است که باید متاسف باشد.

کارهایی در زندگی‌ام انجام داده‌ام که پشیمانم، اما من از کسانی که علیه آنها اعمال اشتباهی انجام دادم متاسفم، نه ناصری احمق و شرکت بیگانه پلید! کاری که آن زمان انجام دادم به دلیل کمبود دانش بود. اکنون چنین کاری نمی‌کنم زیرا بهتر می‌دانم. دلیل کمبود دانش در مردم، نحوه از بین بردن تمام دانش معنوی توسط مسیحیت و جایگزینی آن با دروغ و قطع ارتباط ما از حواس معنوی خودمان است.

چه کسی مسئول جهل بشریت است؟ چه کسی مسئول محروم کردن بشر از دانش است، در حالی که شیطان می‌خواست ما دانش داشته باشیم؟؟ در پایان، چه کسی واقعاً مسئول تمام رنج‌ها، جنایات و بدبختی‌هاست؟ نه بشریت. وقتی از گذشته و اینکه چگونه باید کارهایی را متفاوت انجام می‌دادیم پشیمانیم، دلیل اصلی این است که در آن زمان دانش نداشتیم. اگر داشتیم، هیچ یک از اینها اتفاق نمی‌افتید و همه چیز برای همه مربوطه خوب پیش می‌رفت.

 * کاهنه اعظم مکسین دیتریش

*بیگانگانی که پشت برنامه مسیحیت هستند، بخشی از جنبشی به نام "فدراسیون بین کهکشانی" (The Intergalactic Federation) هستند. دستور کار IGF "عدم مداخله" است. آنها قصد دارند بی‌تفاوت بایستند در حالی که بشریت خود را با سلاح‌های هسته‌ای به کلی نابود می‌کند.

بازدید آن هرزه باکره نمونه‌ای از IGF است. مضمون پیشگویی منفی است در حالی که بیگانگان سادیستی بی‌تفاوت تماشا می‌کنند و برای کمک حتی یک انگشت هم بلند نمی‌کنند. در بیشتر موارد، کودکان درگیر و مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. خاکستری‌های بیگانه و نوردیک‌های دشمن [فرشتگان]، که نفرت سیری‌ناپذیری از بشریت دارند، با IGF کار می‌کنند.

شیطان و خدایان اصیل از امپراتوری اوریون هستند. IGF با امپراتوری اوریون در جنگ است. IGF از طریق بسیاری از افراد "عصر جدید" و عارفان برای مسیحی کردن همه چیز کار می‌کند. بیگانگان IGF در هنگام مشکلات به نوکران انسانی خود کمک نمی‌کنند و علاوه بر این، آنها سادیستی هستند و بدبختی‌های آنها را قبل از وقوع به آنها می‌گویند. انسان‌های با استعداد از استفاده آزادانه از قدرت‌های خود منع شده‌اند، حتی اگر این به معنای نجات جان خود یا جان یک عزیز باشد. پس از مرگ، آنها در "نور" جذب می‌شوند. نور را "یگانه" نیز می‌نامند و توده‌ای از ارواح انسانی برداشت شده است که توسط خاکستری‌های بیگانه استفاده می‌شود. گزارش‌هایی وجود دارد که واتیکان با خاکستری‌ها معامله‌ای کرده است - ثروت و قدرت در ازای ارواح. این توضیح می‌دهد که چرا کلیسای کاتولیک بی‌وقفه برای سرکوب پیشرفت معنوی انسان تلاش می‌کند و چیزی جز مادی‌گرایی مرده عاری از هرگونه معنویت نیست.

شیطان و شیاطین او پیشگویی منفی نمی‌کنند. اگر هرگز موجودی را تجربه کردید که به شما می‌گوید اتفاق بدی خواهد افتاد، مطمئن باشید که این شیطان یا هیچ یک از شیاطین نیست.

شیطان نمی‌ایستد و تماشا نمی‌کند که ما بی‌مورد رنج بکشیم. او به معنای واقعی کلمه بیش از یک بار جان مرا نجات داده است. خودش برای من قدم برداشت. هر وقت حملات شدیدی از فرشتگان را تجربه می‌کردم، عزازل بلافاصله ظاهر می‌شد و آنها را فراری می‌داد. همه ما با مشکلات مواجه می‌شویم زیرا این زندگی است، اما وقتی اوضاع جدی می‌شود، او درست برای شاگردانش آنجاست. من یک سال از نظر نجومی ویرانگر در جولای ۲۰۰۴ تا ژوئن ۲۰۰۵ داشتم. در شب ۳۰ آوریل ۲۰۰۴، شیطان در طول آیینم مفصلاً با من صحبت کرد. من نگرانی‌هایم را درباره سال آینده ابراز کردم. بیش از ده سال بود که این سال را می‌دیدم. سالی بود که من باید می‌مردم، زیرا می‌توانم مرگ را از نظر نجومی پیش‌بینی کنم. او به من اطلاع داد که او انرژی‌های سال آینده را مدیریت خواهد کرد و نگران نباشم. او گفت که من با مشکلاتی روبرو خواهم شد و "دل‌سرد نشوم." مشکلات با توجه به بزرگی جنبه‌های سیاره‌ای من کاملاً جزئی بودند و از بسیاری جهات، سال برای من شاد بود. این یک معجزه بود. من فراتر از کلمات از او سپاسگزارم.

** این موعظه بالا را چندین سال پیش نوشتم. تا به امروز، شیطان همیشه از هر نظر برای من بسیار مثبت بوده است. او دوست‌داشتنی‌ترین موجودی است که تا به حال شناخته‌ام.



بازگشت به صفحه خطبه ها

 

© Copyright 2002, 2005, Joy of Satan Ministries;
Library of Congress Number: 12-16457