شیطان از من خواست این مقاله را بنویسم و مطمئن شوم که همه از این موضوع آگاه شوند و آن را در گروهها نیز منتشر کنم. میروم سر اصل مطلب. تقریباً همه میدانند که دشمن چگونه از طریق نفوذ برای نابودی و فاسد کردن دانش معنوی عمل میکند. ریشهها و بنیانهای شیطانپرستی واقعی را میتوان در کندالینی [مار] یوگا یافت. متأسفانه، بسیاری از آموزهها با رویهها و تمرینهایی آلوده شدهاند که برای اطمینان کامل از اینکه هر کسی که از آنها پیروی کند، هیچ قدرت شخصی نخواهد داشت، طراحی شدهاند. یک مثال خوب از این موضوع، تعداد زیادی از تمرینکنندگان یوگا هستند که با دروغ تلقین شدهاند، بسیاری از آنها به ویژه در هند، که هیچ چیز ندارند، در پناهگاهی زندگی میکنند که چیزی بیش از یک لانه سگ مجلل نیست، خود را با خاکستر مردگان میپوشانند، تنها یک "خرقه مسیحی" میپوشند و زندگیای شبیه به مرگ دارند. گردشگرانی که از آشرامها و معابد دیدن میکنند، در ازای چند سنت که به این گدایان رقتانگیز داده میشود، "برکات" آنها را دریافت میکنند که همان دادن نیروی حیات و انرژیهای خودشان است. این روحهای بیچاره پر از قدرت معنوی هستند، اما هیچ ایدهای در مورد چگونگی استفاده از آن ندارند، به دلیل اینکه آموزههای دشمن عمداً آنها را گمراه کردهاند.
واقعاً هیچ قانونی در کسب قدرت شخصی وجود ندارد، به جز مدیتیشنهای مداوم و انجام کارهای لازم برای پیشرفت معنوی خود.
مزخرفات فاسد شده دشمن آشکار است. در بیشتر کتابهای موجود در مورد یوگا در این روزها یافت میشود. این آشغال بیمارگونه است و هیچ ربطی به کسب مقام الوهیت ندارد. پیروی از این فسادهای دشمن فقط باعث میشود که شما هیچ قدرتی نداشته باشید و تهدیدی برای برنامه آنها برای استفاده از قدرتهای علوم خفیه برای به بردگی کشیدن جهان نباشید.
بدترین چیز خودزنی و تمرینهای مرتبط است که نه تنها جنونآمیز هستند بلکه به طور بالقوه کشنده نیز میباشند. تنها "گناه" در شیطانپرستی، حماقت است!!
بریدن زیر زبان به طوری که زبان بتواند به غده پینهآل برسد.
این نه تنها بسیار خطرناک است، بلکه کاملاً غیرضروری است! احمقهایی که این کار را انجام دادهاند دیگر نمیتوانند به طور عادی صحبت کنند و نه به درستی غذا بخورند. متنهایی که در مورد این قطع عضو توضیح میدهند، میگویند که فرد قطع عضو شده معمولاً "بازنشسته میشود تا در غاری زندگی کند، نمیتواند به طور عادی صحبت کند و نه غذای زیادی بخورد." واضح است که ممکن است خفه شود و بمیرد. این کاملاً جنونآمیز است! هر کسی که به طور مداوم و گسترده بر روی غده پینهآل خود مدیتیشن کرده باشد، میداند که این کاملاً احمقانه و غیرضروری است.
بلعیدن یک پارچه/دستمال بلند.
مورد بالا خود گویای همه چیز است. مانند بریدن زبان، این بسیار غیرطبیعی و غیرضروری است و میتواند کشنده باشد. اینگونه است که روده فرد پاره میشود.
وارد کردن آب به رکتوم تا روده بزرگ
شستشوی سوراخهای بینی، یا وارد کردن اشیاء به بینی که به آن "نتی" میگویند.
تجرد [پرهیز جنسی]
این یکی دیگر است. انسانها ذاتاً اجتماعی هستند و نیاز به لمس شدن و دوست داشته شدن از نظر جنسی دارند. ارگاسم یک رهایی ضروری است.
پرهیز جنسی به شدت ناسالم است!
اگر کسی قادر به یافتن شریک مناسبی نیست، مهم است که انرژی جنسی در قالب یک ارگاسم خوب در صورت نیاز توسط خود فرد رها شود. این شخصی و فردی است. محروم کردن خود از ارگاسم جنسی معمولاً نه تنها منجر به مشکلات روانی جدی میشود، بلکه مشکلات جسمی را نیز به همراه دارد و برخلاف آن آموزههای رایج یوگا، تجرد در واقع مانع پیشرفت معنوی میشود.
یکی دیگر رژیم غذایی است.
این یک انتخاب فردی است. رژیم غذایی گیاهخواری به هیچ وجه برای تمرین یوگا یا توسعه قدرتهای معنوی فرد ضروری نیست. این در تقریباً تمام متنهای یوگا و در بسیاری از نوشتههای دیگر ترویج میشود. آنچه میخورید انتخاب شخصی خودتان است. البته هر کسی که رژیم غذایی مداوم از فست فود و غذاهای ناسالم داشته باشد - این در نهایت منجر به بیماری میشود، اما در مورد پرخوری گاه به گاه، خوردن غذاهای تند، گوشت و غیره، این مطلقاً هیچ ربطی به تداخل در پیشرفت معنوی شما ندارد. من در اینجا از تجربه خودم صحبت میکنم.
نادیده گرفتن پاها و چاکراهای پایینتر.
چاکراهای پایینتر ضروری هستند. اگر میخواهید خود را شفا دهید، هر گونه جادویی انجام دهید و عزت نفس مناسبی داشته باشید، باید چاکراهای پایینتر قدرتمندی داشته باشید. دلیل اینکه بیشتر متنهای یوگای رایج و در دسترس در این روزها توصیه به عدم توسعه چاکراهای پایینتر میکنند، این است که مطمئن شوند شما هیچ قدرت شخصی ندارید. پاها نیز بسیار مهم هستند، زیرا اینجاست که فرد انرژی را برای استفاده در مراسم و شفای دیگران و موارد بسیار دیگر جذب میکند.
نادیده گرفتن سیدهیها
باید روی هر سیدهی کار کرد و آن را توسعه داد. این همان چیزی است که کندالینی یوگا و معنویت در مورد آن هستند.
نیاز به "گورو" انسانی [معلم معنوی]
باز هم، این غیرضروری است. بخش زیادی از این نوع چیزها اغلب یک ترفند پولسازی است و در بسیاری موارد، کور رهبر کور است.
شیطان و شیاطین او "گوروهای" ما هستند. آنها استادان واقعی هستند.
بسیاری از آنچه امروز به راحتی در زمینه معنویت در دسترس داریم، به طرز وحشتناکی فاسد شده است. به عمد به مردم دروغ گفته شده است تا مطمئن شوند که هیچ کس تا جایی پیشرفت نمیکند که تهدیدی برای قدرتهای دشمن باشد که حقیقت را میدانند و از قدرتهای علوم خفیه برای به بردگی کشیدن جهان استفاده میکنند.
در پایان، دانش بسیار بیشتری به زودی در راه خواهد بود. کندالینی [مار] یوگا، اگر به درستی انجام شود، راهی به سوی مقام الوهیت است و بنیان شیطانپرستی واقعی است. کبرا با کلاهک برافراشته خود، همانطور که در بسیاری از مناطق جهان در حکاکیهای باستانی و مانند آن دیده میشود، نماد آگاهی گسترده روشنگری پس از فعال شدن انرژی مار است. این به صورت آگاهی بیشتر و بیشتر تجلی مییابد.
بازگشت به صفحه اصلی شیطان پرستی پیشرفته
© Copyright 2009, Joy of Satan Ministries;
Library of Congress Number: 12-16457