برای اینکه واقعاً حقیقت را بدانید، باید بدون پیشداوری با هر دو طرف آشنا شوید. کلیساهای مسیحی قرنهاست که سخت کار کردهاند تا بشریت را از شخصی که به "شیطان" معروف است، وحشتزده و دور نگه دارند. حقیقت این است که آنها چیزهای زیادی برای پنهان کردن دارند و این مربوط به جایی است که روح شما خواهد رفت. حقیقت این است که این کلیساها قرنهاست که از قدرت علوم غریبه سوءاستفاده کردهاند و این اساس قدرت و ثروت آنهاست. جهل معنوی شما به آن بستگی دارد. به دلیل قرنها نابودی سیستماتیک دانش، کلیساهای مسیحی آزاد بودهاند تا دیکته کنند که شیطان و شیطانپرستی چه هستند، و با ثروت، قدرت و کنترل رسانهها، هرگونه مخالفت را ساکت کردهاند.
فیلم "تسخیر امیلی رز" یک تاکتیک ترساندن دیگر از سوی کلیسای کاتولیک است و داستان واقعی ادعایی پشت آن نمونهای وحشتناک از سوءاستفاده آیینی مسیحی است، که به طرز نگرانکنندهای رایج است، اما مانند افشاگری اخیر در مورد پدوفیلیای گسترده، این موارد توسط رسانهها سرکوب شدهاند، با توجه به ثروت، قدرت و کنترل کلیساهای مسیحی. قربانیان انتخابی، کودکان و جوانان هستند.
![]() |
ادعا میشود که زانوهای دختر قربانی شده "به دلیل ۶۰۰ تعظیم/سجدهای که او به طور وسواسگونه در طول جنگیری روزانه انجام میداد" پاره شده است. "تعظیم" کاتولیک از مصریان باستان به سرقت رفته است. این را میتوان در هیروگلیفها دید و حقیقت این است که هر چیزی در دین مسیحیت از ادیانی که صدها تا هزاران سال قبل از آن در سراسر جهان وجود داشتهاند، به سرقت رفته و فاسد شده است. |
من یک کاهنه اعظم شیطان هستم و به کسی که به "شیطان" معروف است بسیار نزدیک هستم. من شیطان و دیمونهای او را موجوداتی واقعی میدانم. همچنین اتفاقاً میدانم که شیطان خدای واقعی ماست و اگر کسی وقت بگذارد و مطالب ارائه شده از طریق پیوندها در انتهای این مقاله را بخواند و مطالعه کند، میتوانم آن را اثبات کنم.
ادعاهای "تسخیر" همیشه به سوی شیطان نشانه گرفته میشود. با بررسی دقیقتر و شواهد از سوی کسانی از ما که به شیطان نزدیک هستیم و سالهاست که شیطانپرست بودهایم، میتوانیم با اطمینان بیان کنیم که کسی که کلیساهای مسیحی او را "شیطان" مینامند، هیچ ربطی به "تسخیر" ندارد. در واقع، اگر کسی با ذهنی روشن فکر کند و کمی منطق به کار ببرد، بسیار آشکار میشود که چه کسی واقعاً پشت همه اینهاست. علاوه بر این، آن فیلم مملو از پیامهای زیرپوستی برای ترساندن مردم بود.
هر آنچه مسیحیان "شیطان" را به آن متهم میکنند، در واقع از خدای خودشان است.
* "یک قاتل و دروغگو از آغاز"
* "نفرت از انسان"
* "او تمام ملتها را فریب میدهد"
برای اطلاعات بیشتر، یهوه: "یک قاتل و دروغگو از آغاز" را ببینید. این مقاله شامل بسیاری از آیات کتاب مقدس است که این را اثبات میکند. از آنجا که مسیحیان و مسلمانان تحت یک طلسم قدرتمند هستند، اکثر آنها نمیتوانند این را ببینند.
اجازه دهید برخی از نکات کلیدی فیلم را بررسی کنیم:
دلیل تسخیر در فیلم این بود که "خدا" به بشریت "بفهماند که ما یک جنبه معنوی داریم." خب، حالا این چه راهی است برای اینکه کسی بفهمد جنبه معنوی دارد؟؟ همه چیز در دین مسیحیت بوی منفیگرایی میدهد: ترس، وحشت، مثله کردن فیزیکی، جهل، ناآگاهی، آدمخواری [عیسی قربانی خون زنده زیرپوستی است. برای اثبات این، لطفاً اینجا کلیک کنید] و انسان وحشتزده درمانده، ناآگاه رها میشود و به او گفته میشود که "باید رنج بکشد." در حقیقت، بیگانگان متنفر از انسان پشت این قضیه هستند.
همچنین مایلم اضافه کنم که با مطالعه موقعیتهای سیارهای [من یک اخترشناس حرفهای هستم] در تاریخ تولد این زن جوان اکنون درگذشته، او در معرض خطر بسیار بالای بیماری روانی و ترسهای غیرمنطقی با نپتون بسیار برجسته بود؛ مقارنهی زحل/نپتون، مقارنهی دقیق زهره/نپتون و سایر عوامل نجومی که در آن نقش داشتند. آنهلیزه میشل شخصیتی پایدار نبود و با توجه به تلقین شدید طول عمرش به کاتولیسیزم، جای تعجب نیست که این مشکلات به سطح آمدند. او بسیار آسیبپذیر و یک قربانی کامل بود.
برای کسانی از شما که با شیطانپرستی معنوی ناآشنا هستید، شیطان به ما نشان میدهد که از طریق مراقبه قدرت و دانش به معنای مثبت، جنبه معنوی داریم. این معنویت واقعی است. معنویت در مسیحیت دروغین است. مسیحیت، یعنی کلیسای کاتولیک، ابزاری قدرتمند برای حذف تمام دانش معنوی از مردم و جایگزینی آن با اعمال و افسانههایی بوده است که از ادیان دیگر در سراسر جهان که صدها تا هزاران سال پیش از آن وجود داشتهاند، به سرقت رفته، تحریف و ناپاک شدهاند. این یک واقعیت است و با تحقیقات کافی اثبات شده است. هدف همیشه این بوده و هست که دانش معنوی در دست عدهای "برگزیده" باشد که دنیا را اداره میکنند و احساس میکنند که حق دارند خدا باشند. [به پیوندهای مرجع در انتهای این مقاله مراجعه کنید].
آن دسته از ما که به شیطان نزدیک هستیم و از پرستش خدایان دروغین قرآن و کتاب مقدس خودداری میکنیم، از هیچ چیز نمیترسیم. ما همچنین دانش معنوی و اقتدار معنوی برای مقابله با حملات روانی و دانستن منبع آنها را داریم.
شیطان که خالق واقعی بشریت است، قدرت، اعتماد به نفس و نیرو را به ما میدهد تا در برابر چنین چیزهایی مقاوم باشیم. آن بیگانگانی که نماینده "خدای" دروغین هستند، بیکار میمانند و با سادیسم وحشت و عذاب بیشمار از انسانهای بیگناه را تماشا میکنند. این موجودات نمیتوانند شخصیت واقعی خود را از کسانی از ما که مراکز معنوی خود را گشودهایم و میتوانیم ببینیم، پنهان کنند. هر آنچه آنها هستند و انجام میدهند زشت و منفی است. "مریم باکره" در فیلم به دختر ظاهر شد و با سادیسم او را به رنج کشیدن تشویق کرد. این موجودات منحط متنفر از انسان، با سادیسم بر کودکان بیگناه غارت میکنند. همین جا، حتی برای احمقترین افراد فریبخورده، این باید یک هشدار باشد.
حالا، منطقی فکر کنید درباره این به اصطلاح "تسخیر". هدف از به اصطلاح "تسخیر شیطانی" چیست؟ این چه چیزی را به ارمغان میآورد؟ این نوع چیز چه چیزی را برای شیطان و دیمونهای او به ارمغان میآورد؟ این نوع چیز مردم را چنان از شیطان ترسانده است؛ کمتر کسی توانسته او را بدون پیشداوری بشناسد.
از سوی دیگر، کاملاً واضح است که این کار برای کلیسای مسیحی چه میکند. این نوع چیز ترس را گسترش میدهد و آن ترس بر جهل معنوی و درماندگی اکثریت بشریت استوار است. کلیسای کاتولیک میلیونها انسان بیگناه را در تفتیش عقاید به قتل رساند و تا حد مرگ شکنجه کرد، کسانی که دانش معنوی داشتند، و صدها کتابخانه را که دانش معنوی در آنها نگهداری میشد، سوزاند و کاملاً نابود کرد. بخشی از اینها در کتابخانه واتیکان ذخیره شده است که بخشهای خاصی از آن فقط برای روحانیون ارشد کاتولیک در دسترس است. مسیحیت و اسلام مقدماتی برای کمونیسم هستند. کمونیسم [یک دولت کاملاً بردهدار] صدها میلیون زندگی را شکنجه، قتلعام و نابود کرده است و در حقیقت، هیچ تفاوتی با برنامههای مسیحی ندارد. البته، هر دو توسط افراد قابل شناسایی یکسان کنترل و ترویج میشوند و تظاهر میکنند که دشمن یکدیگر هستند... دشمن. این بسیار خوب عمل میکند و بیشتر مردم توسط آن فریب میخورند. اگر کسی دقیقتر نگاه کند، شباهتهای بیشماری بین این دو را خواهد دید.
با استفاده از تاکتیکهای ترساندن مانند آنچه در بالا ذکر شد، این امر به پیشبرد دستور کار دشمن کمک میکند.
۱. مسیحیان بیتفاوت و دیگرانی که به طور منظم عبادت نمیکنند، از ترس به کلیسا باز میگردند و این به کلیساها ثروت و قدرت مادی بیشتری میدهد و مهمتر از همه، انرژی روانی مورد نیاز آنها را برای هدایت به سوی اهدافشان یعنی به بردگی کشیدن جهان فراهم میکند.
۲. قدرت معنوی در دست عدهای معدود به ضرر همگان نگه داشته میشود. یسوعیها که واتیکان را اداره میکنند، بدون اطلاع مسیحیان عادی، کاملاً قادر به آسیب رساندن معنوی به انسان دیگری هستند، به ویژه کاتولیکهای متعصب خودشان که به این باورها گره خوردهاند (جادوی همدلانه). این فرقه در زمینه جادوی سیاه مهارت دارد و فرد عادی در برابر آن بیدفاع است. این از طریق تمام ثروت و قدرتی که دارند، نشان داده میشود. پروتستانها از کلیسای کاتولیک انتقاد میکنند، اما حاضر نیستند به خودشان که به همان اندازه گناهکار هستند و به همان دروغهای کتاب مقدس (کتابی متشکل از مطالب فاسد دزدیده شده از ادیان سراسر جهان که قبل از آن وجود داشتهاند) گره خوردهاند، نگاه کنند، و با بررسی دقیقتر، یک فریب آغشته به قدرت غیبی با یک هدف بسیار شوم برای کسانی که به آن باور دارند، است. این یک مورد کلاسیک از جادوی همدلانه است که در آن باید در سطحی ارتباط برقرار شود. ارتباط با ادیان اصلی در حافظه نژادی همه وجود دارد. شیطان، که خدای خالق واقعی ماست، با خود تناقض ندارد.
۳. آنها همیشه فریاد میزنند که "شیطان فریب میدهد و 'استاد دروغها' است"، با این حال برای موفقیت هر کلاهبرداری، قربانی/قربانیان باید در سطحی ناآگاه باشند. دانش معنوی از شیطان میآید. کشیشان و وزرای مسیحی در ارائه پاسخها و راهحلها به بسیاری از مشکلاتی که بشریت با آن روبروست، ناتوان هستند. در مقابل، شیطانپرستان معنوی توانایی شفای خود و عزیزان، طرحریزی روحی خود به اراده [این امکان را به فرد میدهد تا در عالم اثیری حرکت کند و با آن آشنا شود تا پس از مرگ، نه گمراه شود و نه از نظر روحی درمانده باشد]، به دست آوردن نیازها و آسایش زندگی از طریق مدیتیشن قدرتمند، تشخیص مشکلات معنوی و شفای آنها در خود و دیگران را دارند. شیطان دانش کالبدشناسی روح و نحوه حفظ و سلامت آن را به ما داده است تا مشکلاتی مانند آنچه در بالا ذکر شد هرگز اتفاق نیفتد.
۴. اینها هدایایی از شیطان هستند که خدای واقعی و خالق ماست. هیچ چیز معنوی در کلیساهای مسیحی وجود ندارد. مسیحیان تحت یک طلسم قدرتمند با ابعاد فاجعهبار هستند و کسانی که بیدار نمیشوند، به دلیل کمبود دانش، با لعنت خود روبرو خواهند شد.
غمانگیز است که آنها بلع را انتخاب کردند و او را در آن فیلم به چنین چیزهایی متهم کردند. بلع برای کمک به کسانی که تحت حمایت و راهنمایی او برای پیشرفت معنوی هستند، بسیار کار کرده است. بلع هرگز اجازه نمیدهد که شاگردش بیجهت رنج ببرد و هنگامی که یک شیطانپرست فداکار از نظر روحی دچار مشکل میشود [بله، ما توسط همان فرشتگانی که پشت این تسخیرها هستند و به گردن دیمونها انداخته میشوند، مورد حمله قرار میگیریم]، دیمونهای دیگر و گاهی حتی خود شیطان به کمک انسان قربانی شده میآیند و مراقب هستند که آسیبی به او نرسد.
در پایان، دیمونها قرنها در بند بودند. آنهلیزه میشل (نام واقعی "امیلی رز") ظاهراً در سال ۱۹۶۸ "تسخیر" شد. من میتوانم به شما اطمینان دهم که دیمونها از جمله بلع در بند بودند و تا همین اواخر آزاد نشدند. من میدانم زیرا در آزاد کردن آنها نقش داشتم. تنها اکنون آنها قادرند پیش بیایند و از خود دفاع کنند و حقیقت را برای کسانی که گوش میدهند، آشکار کنند. گفته میشود "در نهایت، حقیقت آشکار خواهد شد و بسیاری میخواهند در آخرین لحظه به ما بپیوندند، اما خیلی دیر خواهد بود."
ادامه دهید و حقیقت را قبل از اینکه خیلی دیر شود بیاموزید...
- کاهنه اعظم مکسین دیتریش
پیام های سابلیمینال در فیلم ها
© Copyright 2006, 2015, Joy of Satan Ministries;
Library of Congress Number: 12-16457